ملایمه عطرت نگاهت آرومه
حضور تو با من نجیب و معصومه
من از تماشاتِ که خستگیم می ره
کسی تو قلب من جاتُ نمی گیره
ندیدی تو خوابم مثال من عاشق
نباشی می میرم به این می گن عاشق
ندیدی تو خوابم مثال من عاشق
نباشی می میرم به این می گن عاشق
آرامشت مثله صدای بارونه
سپردن قلبم به عشقت آسونه
خوب و بد عشقُ تنها تو می فهمی
می دونی می خوامت یه جور بی رحمی
ندیدی تو خوابم مثال من عاشق
نباشی می میرم به این می گن عاشق
ندیدی تو خوابم مثال من عاشق
نباشی می میرم به این می گن عاشق
به این می گن عاشق
همیشه تو دستات تشنه ی آغوشم
بی تو نمی تونم این همه خوشبو شم
نباشی دور عشق هرگز نمی گردم
تنها کسی بودی که اعتماد کردم
ندیدی تو خوابم مثال من عاشق
نباشی می میرم به این می گن عاشق
ندیدی تو خوابم مثال من عاشق
نباشی می میرم به این می گن عاشق
به این می گن عاشق
به این می گن عاشق
به این می گن عاشق
دلایل مردان برای عشقی که به زنها ابراز میکنند چیست؟ در اینجا فهرستی از اظهار نظرهایی که در Paolo Coelho Newsletter جمع آوری شده است، عنوان میشود.
ما مردها زنها را دوست داریم چون:
*چون همیشه احساس میکنند جوانند، حتی وقتی پیر میشوند.
*چون هر وقت کودکی را میبینند لبخند میزنند.
*چون وقتی مسیر مستقیمیرا طی میکنند همیشه مستقیما" روبرو را نگاه میکنند و هرگز به طرف ما مردان که با لبخند راه را برایشان باز کرده ایم برنمیگردند تا تشکر کنند.
*چون در همسرداری به گونه ای رفتار میکنند که ذهن هیچ غریبه ای به آن راه ندارد
*چون همه ی توان خود را برای داشتن خانه ای زیبا و تمیز بکار میگیرند و هرگز برای کاری که انجام میدهند توقع تشکر ندارند.
*چون هر آنچه که در زندگی خصوصی افراد مشهور اتفاق میافتد را جدی میگیرند.
*چون سراغ مسائل غیر اخلاقی نمیروند.
*چون نسبت به زجری که برای زیباتر شدن تحمل میکنند شکایتی نمیکنند. حتی هنگام استفاده از وسایل خطرناک در سالنهای ورزشی
*چون آنها ترجیح میدهند سالاد بخورند.
*چون فقط عاشق پیش غذاها ی متنوع و رنگارنگ و آرایش ملایم و زیبا هستند در حالیکه ما عاشق نوشیدنیهای مخرب هستیم.
*چون آنها با همان دقت و ظرافتی که میکل آنژ تابلوی Sistine Chapel را کشیده است، به زیبا ساختن خود دقت میکنند.
*چون برای حل مشکلات، روش های خاص خودشان را دارند؛ روش هایی که ما هرگز درک نمیکنیم و همین ما را دیوانه میکند.
*چون دقیقا" وقتی دیگر خیلی دوستمان ندارند، با ترحم به ما میگویند: " دوستت دارم" ؛ تا ما متوجه بی علاقگی آنها نشویم.
*چون وقتی میخواهند در مورد ظاهرشان چیزی بپرسند ترجیح میدهند این سوال را از خانمی بپرسند و خلاصه با این مدل سوالات ما را عذاب نمیدهند.
*چون گاهی از چیزهایی شکایت میکنند که ما هم آن را احساس میکنیم مثل سرما یا دردهای رماتیسمی، به این ترتیب ما میفهمیم که آنها هم مثل ما آدم هستند!
*چون داستانهای عاشقانه مینویسند.
*چون ساعتها وقت خود را با فکر کردن در مورد اینکه چگو نه میتوانند با دیگران سر صحبت را باز کنند، تلف نمیکنند .
*چون در حالیکه ارتش ما به کشورهای دیگر حمله میکند، آنها هم محکم و بی منطق میجنگند و سعی میکنند همه ی سوسکهای دنیا را تا آخرین دانه نابود کنند.
*چون وقتی به آهنگ Rolling Stones با صدای Angie گوش میدهند، چشمهایشان از حدقه بیرون میزند.
*چون آنها میتوانند مثل مردها بلوز و شلوار بپوشند و سر کار بروند، درحالیکه مردها هرگز جرئت نمیکنند دامن بپوشند و بروند سر کار.
*چون همیشه میتوانند یک ایراد بزرگ از زنی که ما گفته ایم زیبا است بگیرند و به ما بقبولانند که بی سلیقه هستیم و اشتباه میکنیم.
*چون ما از آنها متولد شدهایم و به سوی آنها نیز باز میگردیم.
*و پائولو میگوید: ما عاشق آنها هستیم چون زن هستند.....به همین سادگی.و یکی دیگر از نظرات خوانندههای ما که بسیار زیبا گفته است :زندگی و افکار ما همیشه حول محور آنها میچرخد، تفکر و روح لطیف آنها، ما را با قدرت به دنیایی دیگر میکشاند که ما هرگز به آن راه نداریم. خندهی آنها و دیدن اشک شادی یا غم آنها، روح ما را نوازش میکند. زنها، از نظر مردها اعجاب انگیز ترین موجودات خلقت هستند و همیشه هم خواهند بود.
چند زن دور هم نشسته و درباره خیانت های خود در زندگی برای همدیگر صحبت می کردند. همه زن ها از خیانت هایی می گویند که خود در حق دیگران کرده اند. در این میان یکی از زن ها می گوید من به دیگران خیانت نکرده ام. زن های دیگر باور نمی کنند. او می گوید: من به هیچ کس خیانت نکرده ام به جز یک نفر که آن هم خودم هستم. یعنی تا به حال آن طور که دلم می خواسته زندگی نکرده ام بنابراین به خودم خیانت کرده ام
چه لاک خوش رنگی چه آرایشی داری
چه دوست پسر خوبی چه آرامشی داری
وقتی تو ای اف امی نیس دیگه به تو فکر کنه
روزی صد بار زنگ بزنه تو رو چک کنه
راستی شنیدم تو دیگه از ما خسته شدی
شنیدم به یه کسه دیگه ای وابسته شدی
به دوست پسر جدیدت مبارک باشه
اصلا مگه میشه سلیقه ی شما بد باشه
میگن خیلی باهم خوشین خب خدارو شکر
یکیم پیدا شد و دل شما رو برد
منم که واسه رسیدن به تو بی امیدم
تا جایی که یادمه هی دنبالت میدوییدم
بزار بگم حالا که داری میری راحت
بی لیاقت گفتی تا تهش باهاتم ولی دیدی طاقت
نیاوردی و یکی دیگرو جایگزینه من اوردی
و خیلی راحت تو آبروی من و بردی
یه روزی فقط دستای تو بود تو دستم ولی حالا حسابی وا نمیکنم روت اصلا
همرو میپیچیدم و پا شدی رو دستم خدایی تو وجوده تو احساسی بود اصلا
دیگه برو فکر منم نباش و راحت
با هرکی هستی باش منم هواش و دارم
هرکی که با تو یا یه جورایی آشناس با تو
با این که بد بودی ولی باز شانس با تو
چون من حالیمه هنوزم حرمت نون و نمک
با این که همه حرفای تو دروغ بود و کلک
ما که از همه خوردیم خب میگیم توام روش
میتونی این موزیکو بدی با صدای بلند گوش
میدونی امثال تو دور و ورم پرن کوش
اون که باب میل منه و من بی تابشم
اون که به چشم نیاد بزرگترین ایرادشم
حتی به بدترین شکل بزنن زیرابشم
بازم دونسته با دروغاش سیاه بشم
اون که به یادش من زیره بارون پیاده شم
قدم میزنم اما نیست عین خیالشم
من تو فکرش و اون بی استرس میخوابه شب
یه روزی فقط دستای تو بود تو دستم ولی حالا حسابی وا نمیکنم روت اصلا
همرو میپیچیدم و پا شدی رو دستم خدایی تو وجوده تو احساسی بود اصلا
شاید طبق معمول با یه شیشه مارتینی مستی
یا با دوست پسرت داری توی پارتی میرقصی
یا شایدم اون و مثل من آزارش میدی
یا خیلی ولو روی تخت ماساژش میدی
مثل من حرصت میده که دیوونه بشی
سرش داد بزنی بگی تو خونه بشین
بگی جای نرو دوره همرو خط بکش
ولی خودت جلو آینه بکشی خط چشم
که به قرارت برسی و تو با اون باشی
میگن شیفتش شدی تابع قانوناشی
آخه مگه یه آدم تا این حد میشه بی رحم
نبودی ببینی تو نبودت چی کشیدم
آواره کوچه خیابونا شدم عین بی خونه ها درست عین دیوونه ها
با خودم حرف میزدم میگفتم بر میگرده میاد میمونه پیشم
فکر میکردم میدونی نباشی دیوونه میشم
یه روزی فقط دستای تو بود تو دستم
فکر میکردم میدونی نباشی دیوونه میشم
ولی حالا حسابی وا نمیکنم روت اصلا
همرو میپیچیدم و پاشدی رو دستم
فکر میکردم میدونی نباشی دیوونه میشم
خدایی تو وجوده تو احساسی بود اصلا
آخه رفته اون دیگه نمیاد
تا ابد دل من تو رو نمیخواد
حالا من موندم بی اون تنها
اسیر شدم من تو شهر غم ها
حالا رفتی بی تو من میمیرم ، می میرم
گل حسرت و بی تو میچینم
ترانه ی عشق و واست میخونم
برو نمیخوام
اگه برگردی بمونی پیشم
بدون دیگه اسیرت نمیشم
دیگه فرقی نداره با کی ام
بعد تو یه عاشق خیالیم
برو دیگه نمی خوام من تو رو
میکشه این فکر منو آخر
که مال کس دیگه بشی
دیوونه دیوونه
نمیدونم میدونی که من
اگه ازت دور بمونم زود می میرم
تهی ، خاطرات با تو بودن دیگه واسه من خیاله
آره راه با تو موندن دیگه واسه من زیاده
تا با پای پیاده بیام به دیار تو
آخه بیچاره چی بارت کنم کی یار تو
میشه بعد من اگه من نباشم میمیری تو
میگی عاشقمی هنوز آخه چی میگی تو
هر چی فکر میکردم راجع بت اشتباه بود
من دوست داشتم و این اشتبام بود
آره عشق ما زود چقد از هم پاشید
به نفعمونه که دور از هم باشیم
کجا بودی این مدت که دلم سوخته بود
آخه چرا با من بودی دلت سوخته بود؟
برو از پیش من نمیخوام تورو
می بوسمت میذارم کنار تورو
دیگه نمیتونم تحمل کنم برو
مگه تا کی میکشم
میدونم نیستی تو الان یاد من
جون من نگو عاشقم و خواهشا
نمی تونم بکنم یه لحظه فکرتم
دیگه نه نمیخوام
نمی تونم نمی کشم نمی خوامت
برو بذار تنها باشم بی خیالت
تو ای اف ام ، میخوام داد بزنم بگم بیبی بیا تو
حیف نمیشه نادیده گرفت خیلی چیزاتو
بعد تو میان و میرن خیلی کسای دیگه
نامرد باز می کردم من روت حساب دیگه
تو ساعات مختلف آخه بده هر جایی
دیگه نمی خوامت حتی برا شب تنهایی
دیگه نمی خوام ببینم من حتی چشاتو
کس دیگه میخوابه کنارم شبها به جا تو
میدونم زندگیت سخت میشه با شروعش بعد من
نگو حاصل این جدایی بود غرور بد من
دیگه تو رو نمی خوامت خیلی شلوغه سر من
تو میگی عاشقمی هنوزم دروغه مگه نه؟
برو از پیش من نمیخوام تورو
می بوسمت میذارم کنار تورو
دیگه نمیتونم تحمل کنم برو
مگه تا کی میکشم
میدونم نیستی تو الان یاد من
جون من نگو عاشقم و خواهشا
نمی تونم بکنم یه لحظه فکرتم
دیگه نه نمیخوام
نمی تونم نمی کشم نمی خوامت
برو بذار تنها باشم بی خیالت
طعمه ، چه اشتباهی بود به تو علاقه داشتن
نداشتم از اول به تو علاقه کاش من
گفتی من عاجزم که بی تو بزنم پیاده قدم
ببر و بیا که غمم تو دلم زیاده
منم تنهای تنها
منم همتای غمها
من اومدم ولیکن عشق تو افتاده از پا
شدم رسوای مهتاب هر شب تا سحر برات
ولی نفهمیدی واسه تو هستم تا ابد خراب
از اولین روز نرسید به دادم عشق تو
فراموشت کردم نیار دیگه به یادم اسمتو
برو به یادم تکیه کن به دیوار و گریه کن
هر چند دوا نمیکنه درد بیمارو که به خود
همه خاطرات خوب تو با من
توی قلبم حبس ابد شد
قسماتو دروغاتو واسه چی باورم شد؟
واسم خیلی سخته بخوام دل بکنم
از تو و اون همه خاطره بگذرم
روزگار معرفت نداشت واسه من
نمی خوامت تو رو دیگه برو از پیش من
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟
تنهاییت برای من …
غصه هایت برای من …
همه بغضها و اشکهایت برای من ..
بخند برایم بخند
آنقدر بلند
تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را…
صدای همیشه خوب بودنت را
دلم برایت تنگ شده
پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم...
دوست دارم...